در خواب و بیدار

متن مرتبط با «محمود» در سایت در خواب و بیدار نوشته شده است

محمود می گفت خریت است

  • هنوز هوا گرگ و میش بود که از کانکس بیرون زدم. سرد بود. همیشه اوایل بهمن این طور سرد می شود. بعدش چندروزی برف می گیرد و همه جا را سفید می کند. چند روزِ بعدِ بهمن سرما قفل می شود به روزها. برف ها یخ می زنند و بدترین روزهایِ زمستان همین روزهاست. بیشتر کارگرها رفته اند مرخصی. من مانده ام و محمود و چندتایی کارگر بومی. روز اینجا آکنده از صداست و شب که می شود انگار زمین می میرد. شاید اگر شب ها گوش تیز کن,محمود ...ادامه مطلب

  • محمود می گفت خریت است

  • هنوز هوا گرگ و میش بود که از کانکس بیرون زدم. سرد بود. همیشه اوایل بهمن این طور سرد می شود. بعدش چندروزی برف می گیرد و همه جا را سفید می کند. چند روزِ بعدِ بهمن سرما قفل می شود به روزها. برف ها یخ می زنند و بدترین روزهایِ زمستان همین روزهاست. بیشتر کارگرها رفته اند مرخصی. من مانده ام و محمود و چندت, ...ادامه مطلب

  • 8. نشست داستان خوانی و گپ و گفت با «محمود حسینی زاد»

  • نشست داستان خوانی و گپ‌و‌گفت با «محمود حسینی‌زاد» انتشارات دُرِّدانش بهمن در روز پنج‌شنبه، 21/12/93 میزبان استاد «محمود حسینی‌زاد» است. در این نشست گفت‌و‌گویی پیرامون آخرین کتاب نویسنده «سرش را گذاشت روی فلز سرد» و همچنین داستان خوانی صورت خواهد گرفت. این نشست در ساعت 17:30 الی 19:30 و در شعبۀ 3 فروشگاه‌های کتاب بهمن، واقع در کرج، گلشهر، خیابان درختی، فروشگاه کتاب بهمن برگزار خواهد شد.دونقطه: امیدوارم که ببینمتان توی این نشست. :)  , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها